ساراسارا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 1 روز سن داره

خاطرات سارا

خرگوش کوچولو واردک هات

دختر کوچولوی قشنگم به حیوانات خیلی علاقه داری.خیلی وقت بود که میگفتی واسه من خرگوش بخرید.با وجودیکه با خریدن حیوانات موافق نبودم ولی قبول کردم باباجون برات یه خرگوش بخره.باهم رفتیم ویه خرگوش کوچولوی سیاه وسفید برات خریدیم.خیلی خوشحال بودی وتو ماشین همش درش رو برمیداشتی وتو کارتن نگاهش میکردی.خیلی خوشکل وشیطون بود.بردیمش خونه مامانی مهین وقرار شد دایی مجتبی براش یه قفس پیدا کنه.اسم خرگوش کوچولو رو از تو اینترنت پیدا کردیم وگذاشتیم بانی خرگوشه.شب که خونه مامانی مهین داشتیم افطار میکردیم تو یه دفعه رفتی تو هال وگفتی مامان بیا .اومدم دیدم خرگوشه وسط هال کنار ستون ایستاده.چون من میترسیدم گفتیم مامانی اومد واونو گرفت انداخت تو کارتنش ویه سبد هم گذ...
4 مرداد 1393
1